سرویس شهر: حال و روز این روزهای مشهد خیلی بی شباهت با روز های نه چندان دور دولت های نهم و دهم نیست. دولت های که به ادعای دولتمردان آن پاک ترین، پرکارترین و جوان ترین دولت جمهوری اسلامی ایران بود. دوره ای که در آن دوره بگم بگم ها نامگذاری شد و اتفاقاتی چون یکشنبه سیاه مجلس شورای اسلامی یا در درآوردن نام دانه درشت ها از جیب و یا نشان دادن آمار و ارقام ساختگی بود.
برای ما مردم این مسایل خیلی ناملموس و بیگانه نیست. روزی و روزگاری در سطح ملی؛ روزی و روزگاری در سطح منطقه ای و شهری!!!
آدم های آن دوره به آدم های این دوره خیلی متفاوت نیستند، در این شهر هستند کسانی چون احمدی نژاد، مشایی، شریف زاده، رحیمی و … با رسانه هایی چون لوکالیزه وطن امروزکه حال نمونه های مشابه آن در مشهد وجود دارد و به راحتی می توان آن ها را دید، فقط کافی است کمی دقت داشته باشیم. از آن دولت ها دو سال است که می گذرد و هر روز موضوعی جدیدی طرح مسئله می شود. یک روز بابک زنجانی ها، یک روز گم شدن دکل نفتی، یک روز خاوری، یک روز مفاسد ستاد سهیمه بندی بنزین و یک روز برداشت های شبانه از خزانه و بانک مرکزی و همچنین موضوعات مناطق آزاد و … خلاصه هر روز یک موضوع و مسئله بروز می کند و چند وقتی جامعه را در تب و تاب آن روزها فرو می برد. اگر دقت داشته باشید این فضا دقیقا در مشهد هم وجود دارد، آدم های احمدی نژادی، رسانه های وطن امروزی و بگم بگم های بی پایان عده ای که تبلیغ کار خود را به دلیل نداشتن محتوا در تخریب گذشتگان می بینند.
این روزها دو باره بازار تخریب داغ است و هر از چندگاهی این سخنان تبدیل به خبر می شود، اخباری که شاید برای مردم مشهد دیگر جذابیت نداشته باشند و بیشتر به آن فکر می کنند که چه شد که این شد؟
و اینک روزی؛ روزگاری مشهد …؟
یادداشت دردمندانهای بود.
به نظر میرسد فضای سیاسی مشهد به یک خانهتکانی حسابی نیاز دارد؛ هم در نمایندگان مجلس، هم در نمایندگان شورا و هم در ساختار مدیریت شهری.